۱۳۸۹ فروردین ۳۰, دوشنبه

آموزش قرآن

يك. در مجموعه مقررات آموزش و پرورش مصوب شوراي عالي آموزش و پرورش آمده است كه مدارس موظف اند در هفته حداقل دو ساعت به درس قرآن اختصاص دهند. بنابراين در يازده سال آموزش عمومي و متوسطه (بدون احتساب پيش دانشگاهي) و در نظر گرفتن بيست و پنج هفته آموزش در سال هر دانش آموز حداقل پانصد و پنجاه ساعت به طور مستقيم تحت آموزش قرآن قرار مي گيرد. فعلاً از آموزش هاي غيرمستقيم مثل درس عربي و تعليمات ديني (هديه هاي آسمان، دين و زندگي و...) همچنين فعاليت هاي دانش آموزي مانند مسابقات قرآن، ديوارنوشته ها و فعاليت هاي پرورشي صرف نظر مي كنيم.
دو. در دوره آموزشي سربازي سه شنبه ها صبح كلاس قرآن داشتيم. در گروهان ما صد نفر شيعه بودند و پنج نفر سني كه با خود من مي شديم يكصد و شش نفر. از اين تعداد تنها شش نفر مي توانستند از روي قرآن بخوانند. اينكه غلط يا درست مي خواندند و آيا معني آن را مي فهميدند يا چيزهاي ديگري از اين دست در اينجا موضوع صحبت من نيست.
سه. از بين صد و شش نفر كه همه در مدارس جمهوري اسلامي و بعد از گذراندن قانون فوق الذكر درس خوانده بودند تنها من و پنج نفر اهل سنت از استان ها و مناطق جغرفيايي مختلف مي توانستند قرآن بخوانند. اين گزاره دو نتيجه مي تواند داشته باشد. (البته مي توانيد روي روش نمونه گيري و قابليت اعتماد و قابليت تعميم اين استنتاج ترديد كنيد، اگرچه در هر نمونه گيري ديگري هم نتايج كم و بيش مشابه خواهد بود.) اول اينكه آموزش قرآن در مدارس كاملاً شكست خورده و غير اثربخش است؛ و دوم اينكه خانواده هاي شيعه اگر نگوئيم به مسائل ديني حداقل به قرآن كم توجه اند.
چهار. و اين تنها گوشه اي است از تعليم و تربيت اسلامي در مدارس ايران...

۲ نظر:

  1. واقعاً فاجعه است.

    پاسخحذف
  2. طبیعتا نقص آموزش قران در نظام آموزشی ما در چارچوب سایر مشکلات آن قابل بررسی است و بحث مفصلی می طلبد. من هم به این نکته چندین بار توجه کرده ام. وقتی استثنائا و بنا به ضرورت در یکی از ختم قرانهای زنانه شرکت کرده ام و هیچ کدام از جوانترها به غیر از خودم نتوانسته اند روخوانی درستی از قران داشته باشند! راستی روح الله باز دوباره در کامنتهای بلاگم حرفهای چالش برانگیز زده ای ها! این بار در باره فامیلم! جوابت همانجاست! به کامنتهای بلاگم مراجعه کن!

    پاسخحذف